اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 جستجو 



 
  تسلیت شهادت امام سجاد(علیه السلام) ...

 یعقوب کربلا! چه قدر گریه می کنی
از صبح زود تا به سحر گریه می کنی
یعقوب را که غصه ی یوسف شکست و تو
داری برای چند نفر گریه می کنی

موضوعات: اهل بیت  لینک ثابت

[دوشنبه 1396-07-24] [ 09:16:00 ق.ظ ]  



  وقت اختصاصی برای عبادت و بندگی ...


بسم الله الرحمن الرحیم
حدیث:
فی الکافی عن الصادق (ع)  فی التّوراه مكتوب ، یا بن آدم! تفرّغ لعبادتی أملأ قلبك غِنیً، و لا أكلك الی طلبك. و عَلَیَّ أن أَسُدَّ فاقتك و أملأ قلبك خوفا منّی ، و ان لا تفرّغ لعبادتی ، أملأ قلبك شغلا بالدّنیا ، ثُمَّ لا أسد فاقتك، و أكِلكَ الی طلبك  در تورات نوشته شده است: ای پسر آدم! خودت را وقف عبادت من كن تا دلت را از بی نیازی آكنده سازم و تو را به خواسته ات وا نگذارم; و بر من است كه درِ نیازمندی را به روی تو ببندم و دلت را از ترس پر كنم. اگر خود را وقف عبادت من نسازی، دلت را از گرفتاری به دنیا پر كنم، سپس در نیاز را به رویت نبندم و تو را به خواسته ات وا گذارم.


شرح حدیث از امام خامنه ای ( مدظله العالی)
یکی از مجموعه های کلمات ائمه (ع) که خیلی هم پر مغز و پر معناست کلماتی است که از تورات انجیل نقل می کنند که شاید اینها در تورات وانجیل کنونی هم نباشد لکن نشان دهنده ی احاطه ی علمی این بزرگواران به کتب آسمانی است. فرمود : در تورات این طور مکتوب است : خودت را متفرّغ برای عبادت کن «تفرّغ لعبادتی» به این معنا نیست که همه ی کارهای دیگر را کنار بگذار ، بلا شک این نیست ؛ چون تعالیم دینی را با هم و کنار هم باید دید ، نمی خواهد بگوید کسب نکن ! تحصیل علم نکن ! به امور خانوادگی و تربیت فرزندان و مسائل زناشویی نپرداز! فقط عبادت کن ! بلا شک این نیست ، واین را هرگز توصیه نکردند.پس «تفرّغ لعبادتی» یعنی وقت فراغتی هم برای عبادت بگذار ! زمانی را از شبانه روز خود برای عبادت انتخاب کن ! چیز دیگری را در این زمان با عبادت مخلوط نکن ! ما گاهی نماز می خوانیم در حال نماز مشغول محاسبات دنیایی یا علمی هستیم ، این درست نیست . نمازت نماز باشد ، سحر برای تفرّغ للعباده است اینکه اینقدر به سحر خیزی و عبادت نیمه شب تکیه شده است چون آن وقت انسان فارغ است ، پس وقتی که برای عبادت معین می کنی وقت فارغی باشد ، این کار را بکن تا اینکه من دل تو را از غنا وبی نیازی سر شار کنم ، دل وقتی بی نیاز باشد جیب خالی انسان را فقیر و محتاج نمی کند . اگر دل فقیر وگدا شد جیب پر هم انسان را غنی نمی کند .می گوید دلت را پر می کنم ، سر شار می کنم از غنی و تو را موکول به طلبت نمی کنم ، تا روزی تو به قدر طلب تو باشد ، هر مقدار تلاش کنی همان قدر روزی بدست بیاوری . اگر از تلاشت ، کاسته شد روزیت کم بشود ، اگر تفرّغ در عبادت من داشتی روزی تو را به راحتی می رسانم و علیَّ ان أسدّ فاقتک ، بر عهده ی من است که فاقت تو فقر و نیاز تو را برطرف کنم ، و دل تو را از خوف و خشیت خود سرشار کنم که این بزرگترین امتیاز است که قلب انسان سرشار از خشیت عظمت الهی باشد. اگر چنانچه فراغ برای عبادت بدست نیاوری نتیجه اش این می شود دل تو را از اشتغال به دنیا پر می کتم ، وقتی انسان عبادتش را هم به تفکر درباره ی مسائل مادّی و دنیوی و شخصی و هوس ها و آلودگی ها آلوده کرد ، نتیجه اش این است که دل انسان بیشتر طالب دنیا میشود و مشغول به دنیا می شود خاصیت و طبیعت کار ما این است که هر چه در جهت خیر و صلاح حرکت کنیم آمادگی ما برای حرکت در این راه بیشتر خواهد شد ، عکسش هم همین طور است.«الشافی صفحه 518»

منبع :درس خارج ، دوشنبه 26/1/87

موضوعات: رهبری  لینک ثابت

[یکشنبه 1396-07-23] [ 04:29:00 ب.ظ ]  



  حجاب، عامل موثر در ارزشمندي شخصيت زن ...

استاد مطهری معتقد است «حقیقت این است که بدبختی ها و سیه روزی های قدیم زن غالبا معلول این جهت بود که انسان بودن او به فراموشی سپرده شده بود و بدبختی های جدید او از آن جهت است که عمدا یا سهوا زن بودن او و موقعیت طبیعی و فطری اش، رسالتش، تقاضای غریزی اش و استعدادهای ویژه اش به فراموشی سپرده شده است.» (مطهري، 1379، ج 19، ص 30).اگر زنان محجّبه باشند، امتیازات ظاهری محو گشته و اذهان متوجّه علم و ادب و هنر و اخلاق ایشان می شود و دیگر تمام توان زن صرف ظاهر و زیبایی نمی گردد، بلکه وقت و توانش به چیزهایی صرف می شود که بسیار ارزشمند تر است. در واقع عفاف و پوشیدگی برای زن همچون سد و حفاظی است که در سایه آن از هر ذلّت و تحقیری در امان می ماند. دین اسلام با واجب کردن حجاب، می خواهد زن بازیچه دست شهوت پرستان نباشد و ارزش او به میزانی تنزّل نکند که تنها وسیله ای شود برای اطفاء شهوت ها.بنابراين حريم نگه داشتن زن ميان خود و مرد يكي از وسائل مرموزي بوده است كه زن براي حفظ مقام و موقع خود در برابر از آن استفاده كرده است. اسلام زن را تشويق كرده است كه از اين وسيله استفاده كند. اسلام مخصوصا تاكيد كرده است كه زن هر اندازه متين تر و باوقارتر و عفيف تر حركت كند و خود را در معرض نمايش براي مرد نگذارد بر احترامش افزوده مي شود.(مطهري، 1391، ص 86). علاوه براين يكي ديگر از ثمرات حجاب براي زن، گران بهاتر شدن او براي مرد و در نتيجه، به وجود آمدن عشق است كه لذت بخش ترين عواطف انساني به شمار مي آيد. طبيعي است كه وقتي زن زيبايي هاي خود را در معرض نمايش قرار مي دهد، كم كم براي مردان عادي شده و اندك اندك از ارزش آن كاسته مي شود؛ ولي وقتي زن خود را مي پوشاند، نه تنها ارزش او كم نمي شود، بلكه براي مرد رويايي تر جلوه مي كند.بنابراين همانطور كه پوشش زن جذابيت او را در نظر جنس مخالف بيشتر مي كند و ارزش و بهاي او را بالا مي برد، بي حجابي و خودنمايي در بين انظار عمومي، از جذابيت و ارزش زن مي كاهد و كشش و جاذبه او را پايين مي آورد و باعث محروميت او از به دست آوردن مقام معشوقيت نزد مرد (شوهر يا نامزدش) مي شود. البته زني كه خود را در معرض تماشاي عمومي مي گذارد و با انواع آرايش ها و عشوه هاي زنانه، سعي در جلب نظر مردان دارد، ممكن است چند صباحي احساس رضايت و خوشايندي از اين كار داشته باشد، ولي به زودي متوجه مي شود كه قدر و منزلتي نزد انسان هاي با شخصيت و محترم ندارد و خريدارش فقط مردان پست و شهوت پرستي هستند كه او را تنها براي برطرف ساختن غرايز حيواني خود مي خواهند و اين در حالي است كه بين آنان هرگز رابطه عاشقانه به وجود نمي آيد.(رجبي،1390، 119)راسل در اين مورد مي نويسد: تصور من بر اين امر است كه اگر مردي به سهولت به زني دست بيايد، احساس آن مرد نسبت به آن زن، يك نوع احساس عاشقانه عميق نمي تواند باشد.(راسل، 1355، ص 79)
بنابراين هر چه زن در روابط خود با مرد آزادتر باشد و كمتر حريم حجاب را رعايت كند، ارزش انساني خود را از دست مي دهد و به وسيله اي براي اطفاي شهوت هاي مرد تبديل مي شود،‌ بدون اين كه جايگاهي در قلب او به دست آورد و در نتيجه، با دست نيافتن به اين جايگاه و ارضا نشدن نيازش به عشق و محبت، در معرض مشكلات و اختلال هاي رواني قرار مي گيرد و اندك اندك سلامت رواني خود را از دست مي دهد.(رجبي، 1390، ص 120)در مقابل؛ حجاب براي دختر همچون وسيله دفاعي است كه به او اجازه مي دهد تا از ميان خواستگاران خود، شايسته ترين آنان را برگزيند، يا خواستگار خود را ناچار سازد كه پيش از دست يافتن بر وي، به تهذيب خود بپردازد. موانعي كه حجب و عفت زنان در برابر شهوت مردان ايجاد كرده، خود عاملي است كه عاطفه و عشق شاعرانه را پديد آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است.(دورانت، 1380، ص 60 ). «ویل دورانت» نیاز اصلی زن در زندگی زناشویی را، مورد محبت و توجه مرد واقع شدن می داند و در این باره می نویسد: «زن وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه به او مایه حیات اوست» و در جای دیگر می نویسد: «می گویند زنان بیشتر به دنبال ستایش ها و تحسین های مطلق و مبهم مردانند و بیشتر می خواهند که مردان به خواست آنها توجّه کنند و این امر از میل آنها به لذّت جنسی بیشتر است؛ در خیلی از موارد لذّت محبوب بودن آنان را بیشتر خرسند می سازد.» (دورانت، 1369، ص 135 و 34).
بنابراين مي توان گفت يكي از حكمت هاي حجاب زن، حفظ احترام و شخصيت انساني اوست. به همين دليل اسلام به آنان دستور داده است براي حفظ حرمت خود، حجاب را مراعات كنند و به مردان نيز دستور داده است از نگاه شهوت انگيز و حيواني به زنان، و نيز از هرگونه لذت¬بري جنسي خارج از دايره ازدواج، جدا پرهيز كنند. پيامبر اسلام در حديثي مي فرمايد: «لا حُرْمَهِ لِنِساءِ اَهْلِ الذِّمَّه اَنْ یُنْظَرَ اِلی شُعُورِهِنَّ وَ اَیْدیِهِنَّ»یعنی زنان غیر مسلمان چون در حریم دین داری و ایمان نیستند، نگاه کردن به آنها [تا وقتی به قصد لذت بردن نباشد] اشکال ندارد.(عبدالعلي ابن جمعه الحويزي، بي تا، ج3، ص 590) و اين بيانگر آن است كه احترامي براي زنان غير مسلمان نيست تا به موها و دست هايشان نگاه نشود. بنابراين در فرهنگ اسلام، حجاب نوعي احترام به زن و حرمت براي اوست كه نامحرمان به او ديد حيواني نداشته باشند، ولي اين حرمت براي زن كافر نيست.(عبدالله جوادي آملي، 1371، ص 426)

موضوعات: خانواده  لینک ثابت

 [ 04:27:00 ب.ظ ]  



  حجاب، عامل موثر در تهذيب نفس زن ...

ميل به خودنمايي و جلوه ‌گري به مصالحي در سرشت زن، نهفته است که بايد در مسير درست و هدفي والا بکار گرفته شود. چرا که هيچ گرايشي بدون جهت در جان انسان به وديعت نهاده نشده است. اما اگر اين گرايش، مرزي نداشته باشد و همه جا نمود داشته باشد فساد آفرين است. زیبایی برای زن دروجود او سرمایه است،اما باید بجا مصرف شود. زکات جمال زن،عفاف است.جواز کشف حجاب در مقابل محارم از جمله شوهر،این غریزه را جهت می دهد که خودآرائی زن مختص به شوهرباشد ومنع آن در برابر نا محرم،این غریزه را کنترل می کند.وقتی زن در جهت کنترل این خواهش،اقدام کرد آمادگی غلبه بر سایرخواهشها را بدست آورده ودرجهت رشد وتعالی خود حرکت می کند وانسانی مهذب می شود که می تواند جامعه خود را نیز بسازد.بدون هیچ تردیدی،اندام زن اگر آراسته گردد،هوس بازان را به هیجان می آورد ونسبت به زن تعرض می کنند.در سایه رعایت عفاف،زن با شهامت هر چه تمامتربه وظیفه خود در اجتماع مشغول شده وخطری نیز متوجه او نمی شود.از طرف دیگر انسان هم درمبارزه با نفس اغواگر پیروزی را کسب می کند.
بنابراين به درستي مي توان گفت حجاب در واقع تعديل كننده غريزه خودنمايي و تبرج در زنان است و با نقش اساسي كه در متعادل كردن غريزه خودنمايي و تبرج زن دارد، عامل مهمي براي جلوگيري از بخش بزرگي از پريشاني ها و دغدغه هاي فكري زن به شمار مي آيد؛ زيرا آزادي زن در خودآرايي و به نمايش گذاشتن جلوه هاي زنانه در بين جامعه، باعث افراط در تجمل و توجه به زيبايي هاي ظاهري مي شود كه اين توجه افراطي، مي تواند بروز اختلال هاي رواني را در زن در پي داشته باشد.(رجبي، 1390، ص 120- 121). افراط در توجه به زيبايي سبب مي شود افراد هر چه بيشتر به خودآرايي روي اورده و براي اين كار هزينه هاي سنگين متقبل شود كه ممكن است از سويي سبب به وجود اوردن مشكلات اقتصادي و منجر به بحث هاي خانوادگي شود و از سوي ديگر وجود امكان هميشگي مقايسه، دغدغه خاطر زنان شده و تمركز و آورامش روان آن ها را مختل مي كند.

معاونت  تربيتوآموزش عقيدتي سياسي سپاه

موضوعات: خانواده  لینک ثابت

[جمعه 1396-07-21] [ 09:37:00 ق.ظ ]  



  عابدترین، سخی ترین و پرهیزکارترین ! ...

 

عن رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله، قال: أعبَدُ الناس مَن أقامَ الفرائِض و اَسْخَی النّاس مَن اَدَّی زکاةَ مالِه و اَزهَدُ النّاس مَن اِجتَنَبَ الحرام و اَتقَی الناس مَن قالَ الحق فی ما لَهُ و علیه (الامالی شیخ صدوق، صفحه‌ی 72 )

 می‌فرماید أعبَد [مردم] این است؛ عابدترین (مردم) کسی است که فرائض را به جا می‌آورد. بعضی‌ها حرص و شوقی نشان می‌دهند به بعضی از مستحبات که خب فی‌نفسه در جای خود خوب است؛ اما همراه است با بی‌اعتنایی به واجبات؛ منطق شرع این را نمی‌پسندد و قبول ندارد. آنچه که در درجه‌ی اول اهمیت است فرائض است. این هم همین‌جور، سخی‌ترین مردم آن کسی است که زکات مال را می‌دهد؛ در مقابل آن کسانی است که پول خرج می‌کنند اما آنچه که بر آنها واجب است، آن را ادا نمی‌کنند؛ این سخاوت نیست. همچنین کسی که خمس بر او واجب است، خمس مالش را نمی دهد ،اما به فلان خیریه و … کمک میکند این را شارع مقدس نمی خواهد.

پارساترین مردم (نیز) آن کسی است که از حرام اجتناب کند و الاّ اگر انسان از بعضی زخارف دنیوی و جلوه‌های دنیا انسان اجتناب می‌کند و دامن خودش را برمی‌چیند که این فی‌نفسه خوب است لکن از گناهانی اجتناب نمی‌کند! این فرد زاهد نیست. و پرهیزگارترین مردم هم آن کسی است که حق را بگوید؛ در جایگاه حق بایستد؛ حرف حق بزند؛ چه آن حرف حق گفتن یا جای حق ایستادن،به نفعِ او تمام بشود یا به ضرر او باشد.

[ شرح حدیث از امام خامنه ای مدظله العالی در مقدمه درس خارج ، 14/2/93 ]

 

موضوعات: رهبری  لینک ثابت

 [ 09:35:00 ق.ظ ]