استاد مطهری معتقد است «حقیقت این است که بدبختی ها و سیه روزی های قدیم زن غالبا معلول این جهت بود که انسان بودن او به فراموشی سپرده شده بود و بدبختی های جدید او از آن جهت است که عمدا یا سهوا زن بودن او و موقعیت طبیعی و فطری اش، رسالتش، تقاضای غریزی اش و استعدادهای ویژه اش به فراموشی سپرده شده است.» (مطهري، 1379، ج 19، ص 30).اگر زنان محجّبه باشند، امتیازات ظاهری محو گشته و اذهان متوجّه علم و ادب و هنر و اخلاق ایشان می شود و دیگر تمام توان زن صرف ظاهر و زیبایی نمی گردد، بلکه وقت و توانش به چیزهایی صرف می شود که بسیار ارزشمند تر است. در واقع عفاف و پوشیدگی برای زن همچون سد و حفاظی است که در سایه آن از هر ذلّت و تحقیری در امان می ماند. دین اسلام با واجب کردن حجاب، می خواهد زن بازیچه دست شهوت پرستان نباشد و ارزش او به میزانی تنزّل نکند که تنها وسیله ای شود برای اطفاء شهوت ها.بنابراين حريم نگه داشتن زن ميان خود و مرد يكي از وسائل مرموزي بوده است كه زن براي حفظ مقام و موقع خود در برابر از آن استفاده كرده است. اسلام زن را تشويق كرده است كه از اين وسيله استفاده كند. اسلام مخصوصا تاكيد كرده است كه زن هر اندازه متين تر و باوقارتر و عفيف تر حركت كند و خود را در معرض نمايش براي مرد نگذارد بر احترامش افزوده مي شود.(مطهري، 1391، ص 86). علاوه براين يكي ديگر از ثمرات حجاب براي زن، گران بهاتر شدن او براي مرد و در نتيجه، به وجود آمدن عشق است كه لذت بخش ترين عواطف انساني به شمار مي آيد. طبيعي است كه وقتي زن زيبايي هاي خود را در معرض نمايش قرار مي دهد، كم كم براي مردان عادي شده و اندك اندك از ارزش آن كاسته مي شود؛ ولي وقتي زن خود را مي پوشاند، نه تنها ارزش او كم نمي شود، بلكه براي مرد رويايي تر جلوه مي كند.بنابراين همانطور كه پوشش زن جذابيت او را در نظر جنس مخالف بيشتر مي كند و ارزش و بهاي او را بالا مي برد، بي حجابي و خودنمايي در بين انظار عمومي، از جذابيت و ارزش زن مي كاهد و كشش و جاذبه او را پايين مي آورد و باعث محروميت او از به دست آوردن مقام معشوقيت نزد مرد (شوهر يا نامزدش) مي شود. البته زني كه خود را در معرض تماشاي عمومي مي گذارد و با انواع آرايش ها و عشوه هاي زنانه، سعي در جلب نظر مردان دارد، ممكن است چند صباحي احساس رضايت و خوشايندي از اين كار داشته باشد، ولي به زودي متوجه مي شود كه قدر و منزلتي نزد انسان هاي با شخصيت و محترم ندارد و خريدارش فقط مردان پست و شهوت پرستي هستند كه او را تنها براي برطرف ساختن غرايز حيواني خود مي خواهند و اين در حالي است كه بين آنان هرگز رابطه عاشقانه به وجود نمي آيد.(رجبي،1390، 119)راسل در اين مورد مي نويسد: تصور من بر اين امر است كه اگر مردي به سهولت به زني دست بيايد، احساس آن مرد نسبت به آن زن، يك نوع احساس عاشقانه عميق نمي تواند باشد.(راسل، 1355، ص 79)
بنابراين هر چه زن در روابط خود با مرد آزادتر باشد و كمتر حريم حجاب را رعايت كند، ارزش انساني خود را از دست مي دهد و به وسيله اي براي اطفاي شهوت هاي مرد تبديل مي شود،‌ بدون اين كه جايگاهي در قلب او به دست آورد و در نتيجه، با دست نيافتن به اين جايگاه و ارضا نشدن نيازش به عشق و محبت، در معرض مشكلات و اختلال هاي رواني قرار مي گيرد و اندك اندك سلامت رواني خود را از دست مي دهد.(رجبي، 1390، ص 120)در مقابل؛ حجاب براي دختر همچون وسيله دفاعي است كه به او اجازه مي دهد تا از ميان خواستگاران خود، شايسته ترين آنان را برگزيند، يا خواستگار خود را ناچار سازد كه پيش از دست يافتن بر وي، به تهذيب خود بپردازد. موانعي كه حجب و عفت زنان در برابر شهوت مردان ايجاد كرده، خود عاملي است كه عاطفه و عشق شاعرانه را پديد آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است.(دورانت، 1380، ص 60 ). «ویل دورانت» نیاز اصلی زن در زندگی زناشویی را، مورد محبت و توجه مرد واقع شدن می داند و در این باره می نویسد: «زن وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه به او مایه حیات اوست» و در جای دیگر می نویسد: «می گویند زنان بیشتر به دنبال ستایش ها و تحسین های مطلق و مبهم مردانند و بیشتر می خواهند که مردان به خواست آنها توجّه کنند و این امر از میل آنها به لذّت جنسی بیشتر است؛ در خیلی از موارد لذّت محبوب بودن آنان را بیشتر خرسند می سازد.» (دورانت، 1369، ص 135 و 34).
بنابراين مي توان گفت يكي از حكمت هاي حجاب زن، حفظ احترام و شخصيت انساني اوست. به همين دليل اسلام به آنان دستور داده است براي حفظ حرمت خود، حجاب را مراعات كنند و به مردان نيز دستور داده است از نگاه شهوت انگيز و حيواني به زنان، و نيز از هرگونه لذت¬بري جنسي خارج از دايره ازدواج، جدا پرهيز كنند. پيامبر اسلام در حديثي مي فرمايد: «لا حُرْمَهِ لِنِساءِ اَهْلِ الذِّمَّه اَنْ یُنْظَرَ اِلی شُعُورِهِنَّ وَ اَیْدیِهِنَّ»یعنی زنان غیر مسلمان چون در حریم دین داری و ایمان نیستند، نگاه کردن به آنها [تا وقتی به قصد لذت بردن نباشد] اشکال ندارد.(عبدالعلي ابن جمعه الحويزي، بي تا، ج3، ص 590) و اين بيانگر آن است كه احترامي براي زنان غير مسلمان نيست تا به موها و دست هايشان نگاه نشود. بنابراين در فرهنگ اسلام، حجاب نوعي احترام به زن و حرمت براي اوست كه نامحرمان به او ديد حيواني نداشته باشند، ولي اين حرمت براي زن كافر نيست.(عبدالله جوادي آملي، 1371، ص 426)

موضوعات: خانواده  لینک ثابت